اقتصاد به زبان خودمان اثر جیم استنفورد

بروز شده در درباره کتاب خوب (فقط 5 دقیقه مطالعه)
اقتصاد به زبان خودمان اثر جیم استنفورد

کتاب «اقتصاد به زبان خودمان» اثر جیم استنفورد درباره مبانی پول و اقتصاد به زبان ساده برای مردم عادی صحبت می‌کند. بیشتر مردم فکر می‌کنند که علم اقتصاد یک موضوع فنی، گیج‌کننده و حتی رازآمیز است. به عبارت دیگر، موضوعی است که باید به متخصصان واگذار شود و این متخصصان کسی نیستند جز اقتصاددان‌ها.

اقتصاد به زبان خودمان

اقتصاد چیست؟

اقتصاد موضوعی سهل و ممتنع است. یا به عبارت آسانتر، امری پیچیده و در عین حال ساده است. هر کسی در ارتباط با اقتصاد تجربه‌هایی دارد. هر کسی در آن نقشی ایفا می‌کند. هر کس چیزهایی درباره آن می‌داند، حتی پیش از آن که اقتصاددانهای کت و شلواری در تلویزیون درباره آن به بینندگان توضیح دهند.

به زبان ساده، اقتصاد یعنی همه کاری که بشر انجام می‌دهد تا چیزهایی را که نیاز دارد و در زندگی از آنها استفاده می‌کند تولید کند. دقت کنید که منظور از واژه «کار»، تمامی فعالیت‌های تولید بشر است و نه صرفا شغل. به زبان دقیق، اقتصاد با دو چیز سر و کار دارد:

  • تولید: بتدا لازم است تا کارها را سازمان‌بندی کنیم و به انجام برسانیم.
  • توزیع: پس از آن باید ثمرات کار را بین افراد تقسیم کنیم.

داستان کتاب

به گفته جیم استنفورد: «این کتاب به انسانهای سخت‌کوشی تقدیم می‌شود که ثروت تولید می‌کنند. باشد که با فهم بهتر اقتصاد بتوانیم در دگرگون کردن نظام اقتصادی موفق‌تر عمل کنیم.»

مطالعه علم اقتصاد به چه کار می‌آید؟ هدف این بوده که این کتاب تا حد ممکن شیوا و قابل فهم ارائه شود.

از خانه خودتان شروع می‌کنیم. چند نفر اینجا زندگی می‌کنند؟ از چه نسل‌هایی؟ چه کسانی در بیرون از خانه کار می‌کنند و درآمد آنها چقدر است؟ چه مدت است که در آنجا کار می‌کنند؟ تا چه زمانی تصمیم دارند به کار کردن ادامه دهند؟ و چطور از عهده مخارج زندگی پس از بازنشستگی برمی‌آیند؟ داخل خانه هر کسی چه وظیفه‌ای را انجام می‌دهد؟

آیا در خانواده شما کودک نیز وجود دارد؟ چه کسی از کودکان مراقبت می‌کند؟ آیا در خانواده شما شخص دیگری نیز هست که به مراقبت احتیاج داشته باشد؟ آیا خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنید متعلق به خودتان است یا آن را اجاره کرده‌اید؟ اگر اجاره کردید، آن را از چه کسی اجاره کرده‌اید؟ اگر خانه متعلق به خودتان است، چطور صاحب آن شدید؟ اوضاع خانه شما چطور است؟

حال بیایید کمی هم در همسایگی شما قدم بزنیم. آیا خانه‌ها یا آپارتمان‌های دور و بر شبیه به هم هستند یا با هم تفاوت دارند؟ آیا همه خانه‌ای دارند که در آن زندگی می‌کنند؟ آیا بیشتر افراد دارای شغل هستند؟ اگر دارای شغل هستند، شغل آنها چیست؟ آیا آنها زندگی راحتی دارند؟ آیا به راحتی از پس تامین نیازهای خود و خانواده‌هاشان برمی‌آیند؟

وقتی اطرافیان شما در حال رفتن به سر کار، مدرسه یا مکان‌های دیگر هستند به وضعیت آنها دقت کنید. وسیله حمل و نقل آنها چیست؟ آیا ماشین شخصی دارند؟ آیا از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنند؟ آیا پیاده می‌روند؟ در همسایگی شما چه مقدار هزینه، زمان و فضا صرف حمل و نقل می‌شود؟

آیا در اطراف شما مدرسه وجود دارد؟ بیمارستان چطور؟ کتابخانه چطور؟ تامین مالی این مکان‌ها به عهده چه کسی است؟ چه کسانی در آنجا کار می‌کنند؟ تجهیزات و امکانات این مکان‌ها در مقایسه با خانه‌های خصوصی و تجاری پیرامون‌شان چطور است؟ آیا امکانات و تجهیزات آنها از خانه‌های شخصی و مکان‌های تجاری جدیدتر است یا قدیمی‌تر؟ تجهیزات کدامیک بهتر است؟ آیا در اطراف شما پارک و فضای سبز وجود دارد؟ آیا جایی وجود دارد که بتوانید بدون پرداخت پول از آن استفاده کنید؟

اکنون وقت آن است که جایی بنشینید، یک کاغذ و خودکار بردارید و درآمد تقریبی ماهانه خود را یادداشت کنید و مشخص کنید که چه مقدار از این درآمد صرف مقوله‌های زیر می‌شود:

  • اجاره یا رهن
  • قبض‌های آب، برق، گاز و تلفن
  • مالیات
  • هزینه‌های حمل و نقل
  • خوراک
  • دیگر کالاها
  • تفریح و سرگرمی

آیا می‌توانید مقداری از درآمد ماهیانه خود را پس‌انداز کنید؟ آیا درآمد شما در مقایسه با 5 سال پیش بیشتر شده است، کمتر شده است یا تغییری نکرده است؟ اگر درآمدتان کمی بیشتر بود، با آن چه می‌کردید؟ اگر به بانک بروید و تقاضای وام کنید، آیا به شما وام می‌دهند؟

هرگز به یک اقتصاددان اعتماد نکنید

شرایط زندگی و کار شما معیار بهتری برای اعتماد است. به دنبال آموختن علم اقتصاد بروید تا بتوانید تشخیص دهید که چه چیز شغل شما را حفظ می‌کند و چه چیز آن را در معرض تهدید قرار می‌دهد.

  • بیشتر آدمها باید در ازای دستمزد یا حقوق، برای دیگران کار کنند.
  • درصد کوچکی از جامعه صاحب بخش عمده‌ی ثروت جامعه است و از این ثروت به منظور افزایش باز هم بیشتر ثروت خود استفاده می‌کند.
  • رقابت میان شرکت‌ها آنها را وادار به بروز رفتارهای مشخص و گاه نادرست می‌کند.

شاید عجیب به نظر برسد، اما اقتصاددان‌های متعارف این واقعیت‌های مهم را نادیده می‌گیرند. آنها حتی واژه «نظام سرمایه‌داری» را به کار نمی‌برند. به جای آن، آنها نظام کنونی را «اقتصاد بازار» می‌نامند و به این واقعیت که درصد کوچکی از آدمها صاحب بخش عظیمی از ثروت هستند، در حال که بیشتر آدمها تقریبا صاحب هیچ چیزی نیستند، به عنوان مسئله تصادفی یا حتی نامربوط برخورد می‌شود.

جیم استنفورد

جیم استنفورد، یکی از شناخته‌شده‌ترین اقتصاددانان کانادایی و پایه‌گذار «مجمع اقتصاددانان مترقی» در این کشور است. او دارای درجه استادی علم اقتصاد از دانشگاه کمبریج و دکترا از «دانشکده نوین پژوهش‌های اجتماعی» در نیویورک است.

ضمن همکاری نزدیک با اتحادیه‌های کارگری کانادا، ستون روزنامه کانادایی The Globe and Mail با مضامین اقتصادی نیز به او تعلق دارد.

کتاب حاضر تازه‌ترین اثر اوست. جیم استنفورد تاکنون کتابها و مقالات متعددی را به رشته تحریر درآورده است:

  • چالش بازار: مبارزه برای تعدیل کار و درآمد، 2004
  • قدرت، اشتغال و انباشت: ساختارهای اجتماعی در نظریه و سیاست اقتصادی (با همکاری لانس تیلور و الن هوستون)، 2000
  • رونق کاغذی: چرا شکوفایی واقعی، نیازمند یک رویکرد نو به اقتصاد کاناداست، لوریمر، 1999
گلاب اصل قمصر تولید بهار امسال

گلاب صالحیان از مرغوب ترین نوع گل محمدی در جهان تولید می شود و دارای عطر خاص و بی نظیری است.

گلاب اصل قمصر تولید بهار امسال
مطالب مرتبط با کتاب خوب